ایران‌ـــوار

خواندنی و جذاب از دوران دفاع مقدس

تخم‌مرغ‍هایمان را عوض کردند...

۳ ۱

هوالعادل؛ این روزها و در این شرایط بد رکود اقتصادی و بی کاری که منشأ بسیاری از دردهای جامعه است خبر افشای حقوقهای نجومی برخی مدیران – هرچند معدود – خبر تلخ و دردناک و شرم‌آوری بود!


این پدیده زشت و غیرقابل انکار، علت نیست بلکه خود معلول غفلتی نابخشودنی است، معلول چرخشی در غایت نظام و انقلاب است؛ یعنی علت را باید از سالها قبل دنبال کنیم که خیلی آرام و نرم در اهداف و آرمانها چرخشی صدوهشتاد درجه ای ایجاد کردند و برخی مسئولین ارشد ما دانسته یا ندانسته با آن هماهنگ شدند و در یک فرآیند غیرقابل‌باور هنجارهای انقلاب اسلامی جابجا شد.

داعشی و بسیجی(جهاد حق و جهاد باطل)

۴ ۳

این نوشته گفتاری انتقادی از زبان یکی از رزمندگان دفاع مقدس می باشد که در آن به تفاوت‌های ماهوی مجاهدت و جهاد در فرهنگ بسیجی و فرهنگ داعشی پرداخته می شود. لحن و مسیر گفتار مانند سایر سخنرانی ها و یادداشت های حاج آقا زارع رنگ و بوی محافل «شبی با شهدا» و «روایتگری خاطرات دفاع مقدس» را دارد.

متن حاضر در پاسخ به سخنرانی یک روحانی در مسجد است که بسیجی ها و داعشی ها را از مصادیق صاحبان عین الیقین معرفی کرده است!!

متن: «چند روز پیش منزل بکی از بستگان بودیم به اتفاق او رفتیم مسجد. بزرگواری خطیب و استاد دانشگاه بعد از نماز شروع به صحبت کرد. بحثش بحث مهم یقین قلبی بود، خیلی خوب آیات و روایاتی آورد، توضیح می داد بعد رسید به مثال. گفت که آدم وقتی به یقین قلبی برسد (مثال میزد) یک داعشی را گرفته اند من فیلمش را دیده ام 2 ساعت و نیم بازجویی اش کرده اند هر سوالی پرسیدند تفره رفت (به قول خودمان نُقُر نیامد) بعد از دو ساعت و نیم ازش پرسیدند تو که به هیچکدام از سوالها جواب ندادی لااقل نظرت را درمورد این بازجویی بگو ؟

داعشی می گوید شما مرا 2 ساعت و نیم از محضر رسولخدا محروم کردید!

بعد حاج آقا در جمع عزاداران حسینی گفت این فرد یقین قلبی پیدا کرده است.مثل بسیجی های خودمان(که) زمان جنگ می خوابیدند روی سیم خاردار یک گردان از رویشان عبور می کرد.

بعد که از منبر پایین آمد رفتم پیشش و گفتم حاج اقا اگر آن یقین فلبی است و این هم یقین قلبی است پس سننه ؟ مننه؟ حقیقت چیه پس؟!

گفت آقا اون-داعشی- هم اینجوری احساس می کند خب.

گفتم شما به عنوان روحانی و استاد دانشگاه رفته اید بالای منبر و ایه و روایت می آورید که یقین قلبی یعنی این، مصداقش هم داعش و بسیجی ها!!

پس کی باید این پیچیدگی ها را بیان کند؟

گفت خب ولی آنها هم مثل شما حس می کردند،‌گفتم پس یعنی ما هم سر کار بودیم!؟

یقین قلبی آثار دارد... کسی که یقین قلبی دارد، کسی که مجاهد است مجاهدت آثار دارد به ادعا که نیست. آن شخص تحت ولایت شیطان است و شیطان مهم ترین ابزارش برای هدایت، توهم است. او-داعشی- دارد توهم می کند. شما تفکیک کن بین اینها... توهم با یقین قلبی یکی است!؟ بله ممکن است طرف واقعا خودش را در محضر رسول خدا احساس کند. ما در روایات داریم شیطان خودش را در هیات امام عصر و اولیاء به شما عرضه می کند. اما به کی عرضه می کند که بر او ولایت داشته باشد بر کی ولایت دارد؟ بر کسی که زمینه اش را دارد، کسی که بسترش را آماده کرده در خودش.

یقین قلبی آثار دارد، شاید در گوشه کنار اتفاق افتاده باشد اما من خودم ندیدم در دوران جنگ، گاهی گله گله عراقی -اسیر  گرفته می شد من ندیدم حتی یک سیلی به اسیر عراقی بزند. حتی من دقت کردم وقتی بچه ها عبور می کردند از جایی که اجساد عراقی ها افتااده بود مراقب بودند پایشان روی جنازه عراقی نرود !یقین قلبی آثار دارد.

گفتم حاج آقا!‌آثار وضعی دارد... حاج محمود شهبازی با موتور داشت می رفت -در عملیات فتح المبین- دید یک ستون عراقی دارند می آورند و یک بسیجی یک سیلی به گوش سرگرد عراقی زد! حاج محمود همانجا موتور را نگه داشت پیاده شد آن بسیجی را صدا زد و آن سرگرد را هم آورد جلو خودش را معرفی کرد:‌من محمود شهبازی بع عنوان معاون فرمانده یگان عمل کننده در این منطقه حکم می کنم که شما همین الان می توانید یک سیلی به گوش این بسیجی بزنی!! آن فرد عراقی خم شد و دست حاج محمود را بوسید! آثار وضعی دارد مجاهدت! یعنی یلی مثل حاج محمود شهبازی که فاتح خرمشهر بود با آن هیبتش حاضر نیست ...

درباره من
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوند ها
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان